میم.الف

آرامش کجاست؟

میم.الف

آرامش کجاست؟

موضوعات
آخرین مطالب
  • ۹۴/۰۹/۲۷
    دل
نظرات دوستان

متن حاضر رنج نامه جانبازانی است که به دنبال حداقل مطالبات خود هستند.اگرچه به گوش مسولی نخواهد رسید -چون گوششان بدهکار این حرف ها نیست- اما این مطلب را منشر میکنم شاید تلنگری باشد برای خودم:

با نام خدا

روزی با غریبه ای در راه٬ گفت و گو می کردم.
گفت: دروغگوتر و دوروتر و ترسوتر از شما ایثارگران پیدا نمی شود!
چرایش را پرسیدم.
گفت: ادعا دارید که روزگاری برای دفاع از آب و خاک و جان و مال و ناموس مردم جنگیدید اما برای دفاع از حق و حقوق خودتان حتی می ترسید کوچکترین گامی بردارید. می نالید اما پشت سر همان کسانی هستید که حقوقتان را پایمال کرده اند…
راست می گفت.

در هنگامه ای که {...}

در جامعه ای که دختران برای حقوقشان جانانه کوشیدند و به حقوقی چند برابر انتظارشان دست یافتند و فمینیسم بین المللی را شرمنده کردند؛

در دورانی که دوستداران سگ و گربه٬ حقوق جانوران خود را  طلبیدند و به خواستشان رسیدند؛

در روزگاری که هر وزارتخانه یا سازمان دولتی را بتکانی دست کم یک سوم از کارکنانش مازادند و بیخودی حقوق می گیرند؛

در مملکتی که {...}

در اوضاعی که بسیاری از غارتگران دوران شاه٬ بازگشتند و دارایی های مصادره شده خود را پس گرفتند؛

در کشوری که {...}

در زمانه ای که رسانه هایش برای چند درخت قطع شده٬ فریاد وامصیبتا سر می دهند و خبر یک دختر فراری را به اندازه جنگ جهانی دوم بزرگنمایی می کنند و افزایش نرخ گوجه فرنگی را تا چندین شماره پی می گیرند اما هیچ یک از آنان جنگزدگان و رزمندگان و زحمات چندساله و گرفتاری های امروزشان را نمی بیند؛

در روزگاری که صداوسیما مشکلات نظامیان و ظاهراْ ستمدیدگان عراقی زمان صدام را به تصویر می کشد تا معضلات رزمندگان و جنگزدگان دردمند ایرانی را پنهان کند٬ در حالی که ابراهیم حاتمی کیا با امکانات محدودش پیامدهای بی توجهی به نیازهای رزمندگان (در فیلم آژانس شیشه ای) و فرجام بازماندگی های جنگزدگان (در فیلم ارتفاع پست) را هشدار داد…

در چنین سرزمینی اما

شیرمردان جبهه های جنگ و جنگزدگان دست روی دست گذاشته اند یا دلشان را به آه و ناله و نامه خوش کرده اند و صبر می کنند تا در سده های آینده! نوبتشان رسد و دولت به یادشان افتد و حق و حقوقشان را ادا کند. زهی خیال باطل!

{...}

چگونه است که امروز اگر دوچرخه کسی را خراش بیاندازند یا شیشه خانه اش را بشکنند یا پروازش دقایقی به تأخیر افتد٬ خسارتش را مطابق قانون می گیرد اما خسارات فوق سنگین ملکی و مالی و آوارگی چند ساله مهاجران جنگی اسنان های خوزستان٬ ایلام٬ کرمانشاه٬ آذربایجان غربی و کردستان جبران نشد؟
(کشور فسقلی کویت٬ با تشکیل کارگروهی نیرومند و به کار گیری وکلای پرتوان بین المللی و پیگیری بی وقفه در دیوان لاهه و دیگر سازمان های جهانی٬ خسارات و غرامت مردمش را تا دینار آخر از عراق بازستاند اما مسؤولان ما نه تنها چنین زحمتی به خود ندادند (چون مردم زیان دیدند نه خودشان) بلکه به عراق خسارت هم می دهند!)

چگونه است که یک تاجر ایرانی عازم تجارت در عراق٬ اگر در بمبگذاری های آن جا کشته شود٬ شهید است اما یک ایرانی در کشور خویش اگر پای بر مین های بازمانده از زمان جنگ بگذارد و جانش را از دست بدهد٬ شهید نیست؟

چگونه است که اندکی فشار٬ اضطراب٬ گرما٬ سرما یا سروصدا باعث می شود تا کارکنان برخی مشاغل مشمول قانون سختی کار و بازنشستگی پیش از موعد بشوند٬ اما حداقل ۱۰ سال آوارگی و بازماندگی (مالی و شغلی و تحصیلی) و فقر و زجر و گرسنگی و هزینه و زیان و عوارض جبران ناپذیر و از دست رفتن دار و ندار جنگزدگان هرگز در هیچ کجا به حساب نیامد؟

{...}

تبلیغات کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر را به یاد آورید. کدام یک از ایشان (به ویژه آن دو تن که خود را سالار جنگ خواندند) کوچکترین اشاره ای به حقوق پایمال شده ایثارگران و بازماندگان جنگ داشت؟ در حالی که همانان برای جلب آرای جویندگان آزادی حجاب٬ چه ایثاری به خرج دادند…

{...} به جای آن که پیگیر اجرای قوانین حمایتی ایثارگران باشد و برای بیمه رایگان و حقوق آنان بکوشد٬ بیمه تأمین اجتماعی رزمندگان را با سه درصد زیر نرخ آزاد برقرار می کند! آن هم در روزگاری که حتی بیمه زنان خانه دار در اولویت مجلس و دولت است.

بنیاد شهید و امور ایثارگران٬ لایحه حمایت از ایثارگران را به زمین فوتبال میان مجلس و مجمع تشخیص مصلحت انداخته و خودش را خلاص کرده است تا به اختلاس های چند ده میلیاردی اش رسیدگی کند.

مجلس، بار مالی قانون حمایت از رزمندگان معسر را نیز فراتر از توان مالی کشور می داند!!

مجمع تشخیص مصلحت٬ تصویب لایحه حمایت ناچیز از ایثارگران را نگه داشته است برای آخرت!

و… ناگهان انگار فقط رزمندگانند که در این خاک٬ زیادی اند!

مقصر کیست؟ ما که حق خودمان را جدی نگرفتیم یا آنان که مطالبات ما را به شوخی گرفته اند؟

اگر صاحبان اصلی انقلاب و بازماندگان جنگ٬ حقوق خود را جدی پیگیری می کردند٬ برخی مسؤولان هرگز فراموش نمی کردند که ثروت بادآورده خود را وامدار چه کسانی هستند. اگر ما به حق خودمان می رسیدیم٬ خزانه ها آن چنان سرریز نمی شد که عده ای بی آن که کمترین زحمتی برای ایران و انقلاب و جنگ کشیده باشند٬ برای مازاد بودجه نقشه بکشند و سه هزار میلیارد٬ سه هزار میلیارد اختلاس کنند.

رزمندگان و جنگزدگان که هر دو یادگار مظلوم و فراموش شده جنگ هستند اگر دست در دست یکدیگر نهند٬ جامعه ای چنان بزرگ را تشکیل می دهند که هر دولتمردی ناچار است خواست های بر حق آنان را بپذیرد و برآورده سازد. کشور در آستانه تحولاتی شگرف است. اگر این واپسین فرصت نیز از دست برود٬ دیگر کسی ما را به یاد نخواهد آورد٬ چه رسد به آن که مطالباتمان را تحقق بخشد. فردا دیر است. بیایید زمان را دریابیم و بجنبیم. {...}

{.........}

در پناه خداوند دادگر٬ یاریگر و مهربان باشید.

  • ۹۲/۰۵/۱۷

نظرات  (۳)

سلام
خسته نباشید ... عید شما مبارک
قشنگ بود
التماس دعا
  • لایتنــــــــاهی ...
  • سلام علیکم
    چی بگم... بله؛ در چنین هنگامه‌ای هستیم متاسفانه
    سلام
    عیدتون مبارک

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی