چرا ما دشمن آمریکا هستیم؟
عملکرد ما در حوزه بین الملل طوری است که ما دشمن اصلی آمریکا هستیم وبا این استراتژی خود به خود در منطقه وجهان تنش ایجاد می کنیم و مقدمات بروز جنگ را به دست خودمان ایجاد میکنیم .چرا مانیز مانند سایر کشورها با امریکا رابطه برقرار نکرده در حالی که ما الان در موضع قدرت هستیم و می توانیم از اهداف مان دفاع کنیم ؟؟
در جواب باید گفت عملکرد ما در حوزه بینالمللی، عملکردی در چارچوب حقوق بینالملل و سیاستهای پذیرفتهشده بینالمللی است و اگر آمریکا با حقوق بینالملل و اصول اساسی همزیستی مسالمتآمیز بینالمللی نمیتواند کنار بیاید، برای ما مسئولیتی ایجاد نمیکند، بلکه این، آنها هستند که باید از خوی استکباری خود دست بردارند و به حقوق خود قانع باشند.
به راستی آیا آمریکا با انقلاب اسلامی در ایران همواره دشمنی نکرده است و به توطئه و اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مشغول نبوده است؟ آیا آمریکا اموال ایران را به ناحق بلوکه نکرده است؟ آیا آمریکا سالانه میلیونها دلار بودجه رسمی برای براندازی در ایران هزینه نکرده است؟ آیا آمریکا در امور منطقه ما مداخلات نادرست نکرده است؟ آیا آمریکا دشمنان ما را حمایت های سیاسی و اقتصادی و نظامی نکرده است؟ آیا آمریکا از رژیم غاصب اسرائیل در منطقه که عامل همه ناامنیها در منطقه اسلامی ما است، همهگونه حمایتی نکرده است؟ آیا آمریکاییها متّحد استراتژیک دشمن مشترک ملّتهای منطقه، از جمله ملت ایران نیستند؟ آیا آمریکا از به رسمیّت شناخته شدن حقّ مسلم برخورداری از تکنولوژی هستهای کشور ما سرباز نزده و از هرگونه تلاش غیر قانونی فروگذار نکرده است؟ آیا آمریکا دست خود را به کشتار سرنشینان هواپیمای غیر نظامی ایران نیالوده است؟ به نظر شما ایران اسلامی برای آنکه آمریکا به عنوان دشمن ملّت ایران دست از تجاوز، توطئه، خیانت و جنایت علیه ایران بردارد، میبایست چه رفتاری را پیشه میکرد؟ اما اینکه چرا مانند سایر کشورها با آمریکا رابطه برقرار نکردهایم، در حالی که در موضع قدرت هستیم و میتوانیم از اهدافمان دفاع کنیم؟
در پاسخ
باید گفت:
اولاً: ما با آمریکا قطع رابطه نکردهایم، بلکه این آمریکاست که با ما قطع
رابطه کرده است، البته به فرموده امام (ره): «ما این قطع رابطه را جشن
گرفتهایم و آن را برای خود فرصتی مغتنم میدانیم.» امروز هم آمریکاییها
سخن از برقراری رابطه به میان نمیآورند بلکه همواره از مذاکره دم میزنند
که نرخ این مذاکره را هم در قالب پیششرط مشخّص کردهاند. در چنین شرایطی
مطابق سیاست دیپلماتیک نیست که ملّت بزرگ ایران، سخن از رابطه و حتی مذاکره
بر زبان آورد.
ثانیاً: مگر همه کشورهایی که با آمریکا رابطه دارند، به بهشتی بر روی زمین
تبدیل شدهاند یا توانستهاند که روی پای خودشان بایستند؟ در واقع کشورهایی
که با آمریکا رابطه دارند، شرط بقایشان، عدم استقلال آنها از سیاستهای
دیکتهشده توسط آمریکا است. کشوری مثل ترکیه باید سکولار بماند تا بتواند
مورد حمایت آمریکا و غرب باشد. کشورهایی مثل ژاپن و مالزی باید در برابر
اسرائیل خنثی باشد تا مورد حمایت آمریکا باشند. اساساً در منطق آمریکا
کشورهایی آزاد هستند که هر آنچه را آمریکا میخواهد، بخواهند؛ نه آنچه را
منافع آنها اقتضا میکند، مگر آنکه این منافع در چارچوب سیاستهای آمریکا
توجیه داشته باشد. البته کشورها به تناسب قدرت و اقتداری که دارند،
میتوانند در برابر خواست آمریکا قد علم کنند که چین و روسیه تا حدودی چنین
هستند و میتوانند در محوری که ایران تعیین کرده، در برابر آمریکا
موضعگیری نمایند.
امروز، این ایران است که در روابط بینالمللی تعیین میکند که با چه کشوری رابطه داشته باشد و با کدام کشور رابطه نداشته باشد و یا چگونه رابطه داشته باشد. دیگر زمان آن گذشته است که آمریکا یک روز، یکجانبه رابطه را قطع کند و روز دیگر بخواهد بهزور، ایران را به مذاکره بکشاند. اگر یک روز آنها قطع رابطه کردند، باید برای مذاکره با ملّت ایران قول رفتار انسانی بدهند تا به مذاکره با ملّت ایران نائل شوند. بنابراین، دقیقاً به همین دلیل که ما در موضع قدرت هستیم، نباید امر آمریکا به مذاکره و یا حتی رابطه را گردن نهیم و باید این قدرت یاغی جهانی را به کرنش در برابر حقیقت وادار کنیم.