میم.الف

اگر نظام ولایت فقیه بهترین نظام است چرا برخی از مشکلات جامعه حل نمیشودو جامعه پیشرفته ای نداریم؟

وجود پاره‌ای از مشکلات در جامعه أمری طبیعی است. این آمر، ناشی از آن است که ما معتقدیم دنیا دار تزاحم و برخورد منافع است یعنی ماهیت و اقتضای طبیعت و خاکی بودن بشر، وجود این مسائل و مشکلات را توجیه می کند. بنابراین هر نظام سیاسی را که تصوّر کنید، به طور طبیعی در آن مسائل و مشکلاتی یافت می‌شود حتی در حکومت معصومین نیز می ‌توان این مشکلات را مشاهده کرد. در این زمینه تجربه نبوی و علوی را یادآور می شوم که در آن، مشکلات وجود داشت. بنابراین تنها در جهان آخرت است که چون تزاحمی وجود ندارد بنابراین خستگی و مشکلات نیز در آن هیچ یافته نمی ‌شود.

فلسفه وجودی حکومت، مرتفع ساختن پاره ای از این مشکلات است. یعنی برای حل این مشکلات، یکی از اُمور لازم و ضروری، تشکیل حکومت است. فلسفه وجودی حکومت، رفع چالش‌ها و ایجاد نظم و امنیت و بستری برای رشد و تعالی معنوی است و برای نیل به این هدف، إدعای حکومت اسلامی آن است که برترین نظام سیاسی است که قادر به حل مشکلات جامعه به بهترین صورت ممکن و ایجاد زمینه برای پیشرفت مادی و رشد و تعالی معنوی است. که در عصر حضور، امام معصوم متکفل و عهده دار چنین مسئولیتی است. و در عصر غیبت، مدیریت جامعه در چارچوب نظریه ولایت فقیه تجلی می‌یابد. و امروز هم متوسط پیشرفت و رشد کشور اسلامی در عرصه های گوناگون در این 33 سال، از متوسط رشد بسیاری از کشورهای مدعی بیشتر است و جمهوری اسلامی ایران به یک قدرت منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است. در مقابل، حکومت های غیردینی اولاً به هیچ‌ وجه دغدغه معنویت، تحقق احکام اسلامی و امور معنوی را ندارند. افزون بر آن، در تأمین دغدغه های معیشتی نیز خودکامه هستند و منافع خود، خاندان، احزاب و گروه‌ها را بر منفعت عموم مردم ترجیح می‌دهند. اما در نظریه ولایت فقیه از آنجا که حاکم در بالاترین سطح آراستگی به ارزشهای اخلاقی و عدالت است، می‌ کوشد همچون لایه های پایین آحاد جامعه زندگی کند. وجود پاره‌ای از مشکلات در جامعه اسلامی ممکن است ناشی از نارسایی مدیریتی باشد که در سطوح مختلف جامعه اسلامی به چشم می‌خورد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در زمان خود نیز از عملکرد برخی از والیان و استانداران خود ناراضی بودند اما به علت وجود مصالحی آنان را به کار گمارده بودند امروز نیز ولی فقیه ممکن است از عملکرد برخی مدیران اجرایی و حکومتی آن‌گونه که بایسته است، راضی نباشد اما مصالح جامعه اسلامی اقتضا می‌ کند که آنان اعمال حاکمیت کنند. وجود این أمر، نشانگر آن‌ است که مدیریت جامعه امر پیچیده‌ ای است. وجود موانع خارجی و داخلی، فقدان نیروهای کارآمد، با انگیزه و مخلص در جهت اجرای منویات نظام ولایی موجب می‌شود پاره‌ای از مشکلات در نظام اسلامی دیده شود. البته وجود این مشکلات، موجب نمی‌گردد که صورت مسئله پاک گردد و ما از حکومت اسلامی چشم بپوشیم. چرا که اعتقاد ما بر این است که در نظام ولایی، هر چند پاره‌ای از مشکلات ممکن است وجود داشته باشد اما سمت و سوی حرکت آن به سوی قله کمال و سعادت و راهی است که معصومین علیهم‌السلام ترسیم کرده‌ اند. افزون بر آن به هر میزان که توانایی اجرای احکام را دارا باشیم به همان میزان مکلف به انجام هستیم. با توجه به آن چه گفته شد، می توان دریافت که بهتر بودن نظام ولایت فقیه بدان معنی نیست که در آن هیچ مشکلی وجود نداشته باشد بلکه وجود مشکلات در هر نظام سیاسی أمری طبیعی و لازمه امتحان الهی برای رشد و تعالی معنوی است. بی‌تردید جوهره وجودی انسان ها در مشکلات شکوفا می شود. همان گونه که در سلوک فردی هم اگر توجه کنیم، انسان های وارسته و الهی، مشکلات و امتحان های سخت تری در پیش رو دارند. پس میزان وجود مشکلات در جامعه را نمی توان شاخص مناسبی برای حقانیت یا نادرستی یک نظام سیاسی گرفت.